مقدمه:
مدیریت منابع سازمانی از جمله مفاهیمی است که در امتداد استراتژی «تمرکز در عین توزیع پذیری» با هدف شناخت،برنامه ریزی،تخصیص و ارزیابی منابع سازمانی شکل گرفت. در گذشته بسياري از فعاليت هاي زنجبره تأمين به طور سنتي با كاغذ،تلفن و فكس انجام مي شد،كه بسيار ناكارآمد، پر هزينه، كند و پر خطا بود.بنابراين زماني كه استفاده از كامپيوتر در كسب و كار آغاز شد؛ بسياري از افراد خواستار خودكار سازي فرايند هاي زنجيره ي تأمين شدند.فلسفه ي وجودي سيستم هاي برنامه ريزي منابع سازماني( ERP ) را مي توان در راستاي همين درخواست و نياز انسانها به حساب آورد؛چرا كه امروزه پیچیدگی بیش از پیش سازمانها و افزايش باور نکردنی حجم اطلاعات، استفاده از سیستم های کامپیوتری را به منظور خودکار سازی جریان اطلاعات در تمام سطوح و لایه های سازمان ناگزیر نموده است؛امروزه سازو کارهای سنتی و دستی به هیچ وجه پاسخ گوی نیازمندیهای سازمان نیستند.بنابراین سازمانها برای عقب نماندن از قافله ی رقیبان و حفظ مزیت رقابتی خود، مجبور هستند؛ فناوریهای نوین را به کار گیرند. ERP یکی از فناوریهای بسیار پیشرفته و تأثیر گذار بر روند مدیریت و بهبود عملکرد و بهره وری سازمانها می باشد، زیرا همچنان که در سطور بعدی ملاحظه خواهید فرمود؛ماهیت نرم افزاری این سیستم، پویایی و توسعه پذیری آن، این امکان را برای تحلیلگران و طراحان سیستم فراهم نموده است که در طول زمان به تناسب تغییر نیازمندیهای سازمان آنرا به گونه ای توسعه دهند که احتیاجات موجود را برطرف نماید.
تاريخچه و سير تكاملي ERP:
سیر تکاملی نرم افزار ERP، از یک سو به شدت متأثر از سیر تکاملی سخت افزارها و نرم افزار های کامپیوتری و از سوی دیگر متأثر از تحولات صورت گرفته در زمینه ی مدیریت سازمانها و محیط رقابتی حاکم بر آنهاست.ERP،به منظور غلبه بر مشکلات سیستمها ی عملیاتی موجود در سازمانها که از اوایل دهه ی 1960 میلادی توسعه پیدا کرده بودند به وجود آمد.
● دوره اول (قبل از سال 1960 ميلادی):
دراين مدت نرمافزارهايي به نام BOM Processors توسعه پيدا کرده بودند که هدف عمده آنها استخراج مواد لازم براي توليد تعدادي محصول بود . اين نرمافزارها توجه چنداني به اندازه و حجم توليد و يا به تعبيري ديگر Lot Sizing نداشته و از سوي ديگر زمان تحويل اين اقلام را مدنظر قرار نميدادند . ضمنا اين نرمافزارها ، موجودي خطوط مختلف توليد و انبارها را مدنظر قرار نميدادند و به همين جهت با استفاده از آنها حجم موجودي در جريان افزايش پيدا مينمود .
● دوره دوم (بين سالهای 1960 و 1970 ميلادی ):
در اوايل اين دهه تمرکز نرمافزاري بيشتر بر روي سيستمهاي کنترل موجودي بود . در اين مدت همچنان بيشتر از مفاهيم سنتي کنترل موجودي براي توسعه نرمافزارهاي مرتبط استفاده ميشد . اما در اواخر اين دهه مفهوم MRP يا برنامهريزي مواد مورد نياز معرفي و نرمافزارMRPI توسط شركت IBM توسعه پيدا کرد . مهمترين مشکل اين نرمافزار و نرمافزارهاي مشابه ، اجراي آن بر روي Main Frame هاي گرانقيمت مستقر در مراکز دانشگاهي ، نظامي و ... بود و همين امر فاصله زماني بين دو برنامهريزي را افزايش ميداد . اين سيستم به صورت برگشتي ، زمان تحويل اقلام موردنياز براي ساخت يك محصول خاص را از زمان تحويل به مشتري تا زمانيكه براي مونتاژ شدن روي خطوط مونتاژ موردنياز بود را برنامهريزي ميكردند . سازمانها در اجراي MRPI مشكلات زيادي داشتند، اين مشكلات بيشتر مشكلاتي سيستمي و ناشي از كاربران بودند تا مشكلاتي تكنولوژيك . از طرف ديگر ، اين سيستم ارتباط بين توليد و استراتژيهاي رقابتي سازمان را چندان مدنظر قرار نميداد ضمنا ظرفيتهاي توليدي سازمان چندان در اين سيستم لحاظ نميشدند .
● دوره سوم(بين سالهای 1970 و 1980 ميلادی):
تمرکز بر MRPI با توجه به برنامه كلان توليد يا MPSو توسعه MRP حلقه بسته . در اين سيستمها امکان بروز نارسايي در زنجيره توليد به حداقل رسيد اما همچنان اين سيستمها فقط برنامهريزي توليد را انجام داده و حمايت چنداني از ساير منابع توليد نداشتند .
● دوره چهارم(بين سالهای 1980 و 1990 ميلادی):
گسترش MRPIبه کف کارگاه و توسعه MRPII که برنامهريزي بخش زيادي از منابع توليدي را انجام ميداد . در اوايل همين دهه سيستمهاي DRP يا سيستمهاي برنامهريزي توزيع که مستقل از MRPII عمل ميکردند وارد اين سيستم شده و عملاً مشکل عدم ارتباط اين دو سيستم با يکديگر مرتفع گرديد .
● دوره پنجم( بين سالهای 1990 و 2000 ميلادی و پس از آن):
گسترش MRPII به ساير حوزهها و اضافه نمودن سيستمهاي پشتيبان تصميم، به MRPII توسعهيافته که در تمام عرصههاي توليدي ، خدماتي ، تجاري ، توزيع و ... کارايي داشتو ظهور ERP . مشکل عمده سيستمهاي MRPII و توسعه يافتههاي آن اين بودکه تنها سيستم توليدي ساخت به منظور انبار يا MTS را پشتيباني مينمود و ساير سيستمهاي توليدي را چندان پوشش نمیداد ؛ اما با ظهور ERP در حوزه توليد ، تمامي سيستمهاي توليدي تحت پوشش قرار گرفتند . بخشها ، فرايندها و وظايف مختلفي از جمله كنترل كيفيت ، نگهداري و تعميرات ، امور حسابداري ، مالي و ... به سيستمهاي توليدي متصل شده و ERP به عنوان حد فاصل سيستمهاي SCM و CRM مطرح گرديد . اين سيستم بيش از آنكه عنوان جديدي براي MRPII باشد ، به عنوان سطح بعدي در سطوح تكاملي سيستمهاي كامپيوتري طراحي شده براي پشتيباني از عمليات سازمان مطرح است .
در سال 1995 ، پديده اينترنت واردERP شد و در سالهاي 1998 تا 2000 ، EDI و ERP با يکديگر پيوند خوردند ؛ در سال 2000 اينترنت به عنوان جزيي تفکيک ناپذير از ERP محسوب و سيستمهاي ERP تحت وب توسعه يافتند که فناوري چند لايهاي در معماري سيستم اطلاعاتي را پشتيباني ميکنند . امروزه هم سيستمهاي جديدي با عنوان ERP II در حال توسعه هستند که اساس آنها وب بوده و تمرکز بسيار زيادي بر حمايت از ماژول SCM دارند و عملا در تعريف امروز ERP، آنرا کاملا مرتبط و جداييناپذير از SCM تعريف مينمايند . قابل ذکر است که در سال 1998 بيش از بيستهزار سازمان در سراسر جهان مبلغي افزون بر هفدهميليارد دلار در زمينهERP سرمايهگذاري نمودهاند که اين رقم در سالهاي بعد بين سي تا پنجاه درصد رشد داشته و در سال 2003 به رقمي نزديک به صدميليارد دلار رسيده است .
هزينه نگهداري و بروزرساني سيستمهاي پيادهسازي شده در سال 2000 به رقمي حدود بيستودو ميليارد دلار بالغ شده که نرخ رشدي برابر سيزدهويكدهم درصد نسبت به سال 1999 داشته است (Broatch,2001). علاوه بر اين ، طبق بررسيهاي صورت گرفته ، در حال حاضر بيش از هفتاد درصد از هزار شرکت طراز اول جهان از ديد مجله Fortune، سيستمهاي ERP را با موفقيت پياده نموده و يا در حال پيادهسازي آن هستند . (Kraft,2001)
تعريف ERP:
تعاريف بسيار زيادی براي ERP ارايه شده است از جمله :
§ انجمن کنترل توليد و موجودي آمريکا ERP را به صورت زير تعريف مينمايد :
روشي براي برنامهريزي و کنترل مؤثر تمامي منابع موردنياز براي دريافت ، توليد ، ارسال و پاسخگويي به نيازهاي مشتريان در شرکتهاي توليدي ، توزيعي و خدماتي .
ERP يک بسته نرمافزاري تجاري است که هدف آن يکپارچگي اطلاعات و جريان اطلاعات بين تمامي بخشهاي سازمان از جمله مالي ، حسابداري ، منابع انساني ، زنجيره عرضه و مديريت مشتريان ميباشد . (Davenport,1998)
سيستمهاي ERP ، سيستمهاي اطلاعاتي قابلتغييروتنظيمي هستند که اطلاعات و فرايندهاي مبتني بر اطلاعات در سازمان را در درون واحدهاي سازماني و بين آنها يکپارچه مينمايند . (Kumar & Hilsgersberg,2000)
ERP، يک پايگاه داده ، يک برنامه کاربردي و يک واسط يکپارچه در تمامي سازمان است . (Tadjer,1998)
ERP، سيستمهايي مبتني بر کامپيوتر هستند که براي پردازش تراکنشهاي سازمان طراحي شدهاند و هدف آنها تسهيل برنامهريزي ، توليد و پاسخگويي بهموقع به مشتريان در محيطي يکپارچه است . (O’Leary,2001)
ERP، يک بسته نرمافزاري استاندارد مشتمل بر چندين ماژول مرتبط و يکپارچه است که کليه فرايندهاي تجاري يک سازمان را اعم از توليد ، منابع انساني ، مالي ، بازاريابي و فروش را پشتيباني مينمايد و منجر به يکپارچگي وظايف در سازمان ميشود .
ERP، يک راهحل سيستمي مبتني بر فناوري اطلاعات است که منابع سازمان را توسط يک سيستم به هم پيوسته ، به سرعت و با دقت و کيفيت بالا در کنترل مديران سطوح مختلف سازمان قرار ميدهد تا به طور مناسب فرايند برنامهريزي و عمليات سازمان را مديريت نمايند .
ERP، به مثابه ستون فقرات (back bone) اطلاعاتي يک سازمان از لحاظ بانکهاي اطلاعاتي و فرايندهاي سازماني محسوب شده و به منزله نرمافزاري براي پشتيباني فرايندهاي داخلي سازمان است .
ERP، يک سیستم نرم افزاری است که داده های موجود در سراسر سازمان را یک پارچه ساخته ، به شکل متناسب و در موقع لازم ،در اختیار کاربران قرار می دهد. به این ترتیب،ERP،تمامی جنبه های یک سازمان را، از جمله،توزیع و فروش،برنامه ریزی تولید،تهیه و تدارک مواد،مدیریت سازمان و منابع سازمانی را و برنامه ریزی و کنترل تجاری را در بر می گیرد.
ERP، سیستمی است که با هدف ایجاد پی بستر مناسب برای انجام کامل مدیریت امور شرکت ها طراحی شده است. با استفاده از این سیستم، امکان ارتباط بین تمام واحد های یک شرکت تجاری و بازرگانی وجود داشته و مدیر شرکت در هر لحظه می تواند در تمام امورشرکت نظیر:امور مالی،پرسنلی و تولید،نظارت و مدیریت داشته باشد. این سیستم باعث می شود تا تمام بخش های یک شرکت و عملیات انجام شده در آن ها، دریک سیستم کامپیوتری جمع آوری شوند؛ به گونه ای که سیستم مذکوربتواند تمام نیاز های شرکت را در مدیریت، برطرف کند.
آنچه در همه اين تعاريف مهم است توجه و تمرکز بيشتر بر روي عبارت Enterprise در اختصار ERP است تا توجه به عبارات ديگر اختصار از جمله Planning و Resource . چرا که اين سيستم فراتر از برنامهريزي عمل کرده و با وجود تمرکز بر روي منابع سازمان ، عناصري فراتر از آن را نيز پوشش ميدهد . از سوي ديگر ، آنچه که در اين تعاريف بيش از همه نمود دارد يکپارچگي و استاندارد بودن سيستم ERP است و همين دو جنبه مهم از ERP آنرا از ساير سيستمهاي اطلاعاتي يکپارچه متمايز ميسازد .
ERP،برگرفته از عبارت Enterprise Resource Planningمی باشد. Enterprise به معنی بزرگ و بر شرکت ها و سازمان های بزرگ و متوسط دلالت دارد؛ Resourceبه معنی منابع و Planning به معنی برنامه ریزی می باشد پس معنی عبارت مذکور «برنامه ریزی منابع سازمان» می باشد.
ERP، این امکان را فراهم می کند تا اطلاعات به دست آمده از انبار،بخش مالی،بخش تولید،بخش حمل ونقل و سایربخش های یک شرکت، به هم متصل شده و هر کدام از این بخش ها بدون محدودیت زمانی به اطلاعات بخش های دیگردستیابی داشته باشند.
با استفاده از سیستم ERP،اطلاعات درست،به موقع ودریک راستا از بخش های مختلف وارد پایگاه داده یک سیستم کامپیوتری شده و توسط کارکنان سازمان قابل دسترسی می باشد.در این حالت دسترسی به اطلاعات تا حد زیادی تسهیل می گردد به گونه ای که دقیقاً می توان مشخص کرد که در هر زمان،محصول درخواستی مشتری در چه مرحله ای قراردارد.
ازسوی دیگر ERP،برای روابط تجاری شرکت هم مفید است. چرا که ERP،وظایفی راکه باید در یک فرآیند تجاری انجام شود خودکارمی کند(مواردی مانند تکمیل سفارش،اخذ سفارش،ارسال آن برای مشتری و اخذ پول از وی). در این حالت وقتی مسوؤل آماده سازی خدمت،سفارشی را از مشتری دریافت می کند تمام اطلاعات لازم برای آماده سازی نظیرمیزان اعتبارمشتری،تاریخچه ی سفارش،سطوح موجودی شرکت و برنامه زمانی حرکت کامیون های انتقال محصول از انبارو سایرموارد مشابه را در اختیاردارد؛ علاوه برآن هرکس دیگری هم در شرکت می تواند این اطلاعات را در اختیارداشته وبه همان پایگاه اطلاعات دسترسی داشته باشد.زمانی که کارسفارش دریکی از بخش ها تمام شد اطلاعات آن به طور خودکاراز طریق سیستم ERP به بخش بعدی منتقل می شود؛با این روش،برای این که بدانیم سفارش در کدام مرحله است کافی است به سیستم ERP وارد شده و اطلاعات را از آن جا دریافت کنیم.
زير سيستم هاي ERP:
توليد، فروش، بازاريابي، توزيع، مديريت بازرگاني، حسابداري، مالي، مديريت منابع انساني، مديريت پروژه، مديريت انبار، تعمير و نگه داري، حمل و نقل، تجارت الكترونيك، لجستيك، كنترل سقف خريد، صدور اسناد، مديريت زمان بندي
مزایا ي ERP:
پيادهسازي سيستم ERP مزاياي بيشماري را براي سازمانها به ارمغان ميآورد، اما بايد توجه داشت که اين مزايا و بهبود فرايندهاي تجاري سازمان به راحتي قابل دستيابي نيستند . پيادهسازي موفق يک سيستم ERP بستگي بسيار زيادي به انتخاب سيستم مناسب ، تأمينکنندهی مناسب ، نحوهی بوميسازي نرمافزار در سازمان با توجه به استراتژي ، فرهنگ و ساختار سازمان ، تعهد و حمايت مديريت سازمان از پيادهسازي نرمافزار ، شايستگي مشاوران در پيادهسازي نرمافزار ، كنترل پروژه مناسب در طول فرايند پيادهسازي و اتمام پروژه در زمان مشخص،بودجه پيشبيني شده و مواردي ازين دست دارد .
از اين عوامل كه بگذريم ، پيادهسازي ERP در سازمان مزاياي بسيار زيادي را به همراه خواهد داشت كه به صورت خلاصه مي توان به مواردزیر اشاره نمود :
·ايجاد يكپارچگي سازماني :هدف عمده ی ERP،یکپارچه سازي تمامی بخشها و جریانهای اطلاعات کارکردی یک شرکت،به شکل یک سیستم کامپیوتری واحد که قادر به برطرف کردن تمامی نیازهای سازمان باشد. دونوع یک پارچه سازی برای سیستم ها وجود دارد: داخلی و خارجی،یکپارچه سازی داخلی عبارت است از: یکپارچه سازی بین برنامه های کاربردی، یا میان برنامه های کاربردی و پایگاه داده،درداخل یک سازمان. یکپارچه سازی خارجی به یکپارچه سازی برنامه ها یا پایگاه داده شرکای کاری گفته می شود.
-استانداردسازي: فرايندهاي سازماني بر اساس بهترين تجربياتي كه شركتهاي عرضهكننده نرمافزار ازسازمانهاي مختلف به دست آوردهاند؛درسیستم ERP،استاندارد می شوند.
-مهندسي مجدد فرايندهاي سازماني : همر وچمپی مهندسی مجدد فرایند کسب و کار را این گونه تعریف می کنند:«بازاندیشی بنیادین، طراحی نو و ریشه ای فراینـدهــا بــرای دستیـابی به پیشرفتی شگفت انگیز دربحران باتوجه به معیارهایی نظیر هزینه، کیفیت، خدمات و سرعت»، از ERP به عنوان کاتاليزور و يا Enabler و يا تسهيلكننده در BPRيا مهندسي مجدد فرايندهاي سازماني نام برده شده است .
-تبديل فرايندهاي سازماني از حالت ضمني به حالت صريح به علت مهندسي مجددي که در فرايندهاي سازمان صورت ميپذيرد . اين سيستم مي تواند داده هاي بهتري را در باره ي فرايند هاي كسب وكار و عملكرد كلي سازمان به مديريت عرضه كند.مثلاً به مديريت كمك كند كه كدام محصول بيشترين سودآوري را دارد.
-امكان نصب و راهاندازي سريعتر سيستمهاي مرتبط با ERP در سازمان از جمله ماژولهاي مختلف اين نرمافزار يا ساير نرمافزارهاي كاربردي كه از طرف عرضه كنندگان ERP ارايه نشده و مخصوص آن سازمان هستند .
-امکان و يا تسهيل توسعه سيستمها و فناوری های جديد؛مانند سیستم های به هنگام (JIT ) و....
- امکان ايجاد همکاريهاي تجاري، سرمايهگذاري هاي مشترک ، ادغام براي سازمانها، با هزينه کمتر و بازدهي بيشتر و نتيجه بهتر .
-تغيير تمرکز از برنامه نويسي كامپيوتري در سازمان به بهبود فرآيندها.
-فراهم شدن زير ساخت لازم به منظور پرداختن به مدیریت زنجیره ی تأمین و مدیریت ارتباط با مشتری( CRM)، دو مبحثي كه در حال حاضر تبديل به دو جزء جدايي ناپذير ERPII شدهاند .
-توسعه زير ساخت لازم به منظور وارد شدن به تجارت الکترونیک (E- Business) .
-حذف فعاليتهاي تكراري.
-ثبت داده هاي عملياتي در حين انجام كار.
-حفظ امنيت نگه داري داده ها به صورت متمركز و برنامه ريزي شده.
-دسترسي سريع و به روز به داده ها.
- كاهش شديد مصرف كاغذ.
-بهبود تصميم گيري به دليل دسترسي به داده هاي به روز و مناسب.
چالشها ي ERP:
-اجراي تشويش آور:ERP نه تنها به تغييرات در فناوري بلكه به تغييرات درشيوهي عملكرد كسب وكارنيز نياز دارد و سازمانهايي كه ERP را اجرا مي كنند بايد همواره خود را با تغييرات (درحالي كه سازمان به كار عادي خود ادامه مي دهد) به روز نگه دارند.
-هزينه هاي آشكار زياد و مزاياي آينده: هزينه هاي راه اندازي اين سيستم بسيار زیاد میباشد در حالی که مزایای آن قبل از آن که سیستم راه آندازی شود برای کاربران تقریباً نامحسوس است.
- عدم انعطاف پذیری: نرم افزار ERP گرايش به پيچيدگي و دشواري دارد و در سطح جهاني كمبود نيروي متخصص و با تجربه براي نصب و نگه داري آن وجود دارد.
- بالا بودن هزينه ي خريد و نصب: هزينه ي خريد يك سيستم خارجي بالغ بر صدها ميليون دلار است و اين درحالي است كه خريد نرم افزار تنها 40% هزينه ي و مابقي مربوط به هزينه ي اسقرار سيستم است.
|